زَر نوشت

وبلاگی بیش نیست.

زَر نوشت

وبلاگی بیش نیست.

خسته نباشی پیرمرد

انتخابات بود دیگر، خستگی و دلشکستگی و ناراحتی داشت. بویژه برای بازنده ای که مردم، پاسخ دندان شکنی به او و هوادارانش دادند. من وظیفه خود می دانم که قبل از هرچیز، به تو بگویم: خسته نباشی پیرمرد!

پیرمرد؛ اگر در این بیست سال، بجای خانه نشینی و نقاشی کشیدن، یک فعالیت کوچک سیاسی داشتی، متوجه تغییر فضای سیاسی دنیا می شدی و می دیدی که سیاست اشکنک دارد و عربده کشیدن و شیشه شکستن بعد از باخت، دیگر در دنیای مدرن امروز جایی ندارد.

پیرمرد؛ اگر در میان مردم بودی و درد مردم را می دانستی، متوجه می شدی که نباید به دامن دزدها و شیادان مشهور کشور گرفتار شوی و بازیچه دست آنان گردی. اگر در این بیست سال همدرد مردم می شدی، می فهمیدی که “مترسک” این و آن شدن و بازی با کارت کسی که مردم بیشترین تنفر را از او و خانواده اش دارند، نتیجه ای جز شکست مفتضحانه نخواهد داشت.

پیرمرد؛ ما که در آن سال های حکومت شما نبودیم و رفتارهای شما را ندیدیم. اما تو با این رفتارت، اوج کم تحمل و بی ظرفیتی یک سیاستمدار دهه شصتی را نشان دادی. شاید خواست خدا بود که یک پیرمرد دهه شصتی وارد گود سیاست شود تا جوانان امروز، وضعیت سیاسی اسفناک و کم تحملی و برخوردها و حذف های هولناک سال های اول انقلاب را در رفتار او مشاهده کنند. من یقین دارم اگر قدرت نظامی در دستان تو بود، نظیر آن سال ها مخالفینت را به گلوله می بستی و رای دهندگان به رقیبت را در نطفه خفه می کردی!

پیرمرد؛ شکست تو در اخلاق، سنگین تر از شکست در انتخابات بود. انتظار داشتم لااقل بعد از انتخابات، آن بی اخلاقی قبل از انتخابات را تکرار نکنی. متاسفم که تو با تحریک بیجا و خطرناک هوادارانت اخلاق را قربانی قدرت طلبی خود کردی و چیزی از آن باقی نگذاشتی.

نه  پیرمرد؛ تو برای برطرف کردن عصبانیت ناشی از “نه” بزرگ ملت، حق نداشتی چند هوادار بی گناه را به دستان نیروهای امنیتی بیندازی. تو حق نداشتی برای جبران بی ظرفیتی خود، جوانان مردم را زیر باتوم پلیس بفرستی. هر قطره خونی که در این اغتشاشات از بینی هر کس بیرون بیاید، تو “مسئول” آن هستی.

پیرمرد، ای کاش این چند سال آینده هم مثل بیست سال گذشته، در خانه می ماندی و به فرهنگ و هنر می پرداختی! دست کثیف قدرت، آنقدر ارزش نداشت که بخاطر آن، این همه خسارت و مصیبت نصیب فرزندان این سرزمین کنی. اکنون در این سال های باقیمانده از زندگی، با کدام وجدان می خواهی پشت بوم بنشینی و نقش بزنی؟! پرتره صورت خونین جوانی را که بخاطر زیاده خواهی و بی ظرفیتی تو کتک خورده است چگونه به تصویر می کشی؟!

پیرمرد؛ بازی قدرت مثل موج است. می آید و می رود. امروز هست و فردا نیست.صدها انتخابات در جای جای دنیا برگزار می شود. یک نفر برنده می شود و دیگران می بازند. آن چه باقی می ماند، “نام نیک” است. تو اگر پیرمرد کم ظرفیت دهه شصتی نبودی، لااقل تلاش می کردی که از خود یک “نام نیک” برجا بگذاری. افسوس و صد افسوس که تو حتی نتوانستی ذره ای از این نام نیک را در اذهان ثبت کنی.

پیرمرد؛ این اغتشاشات نیز حداکثر تا چند شبانه روز دیگر تمام می شوند. اما به این فکر کن که در سال های آینده، مردم چگونه یاد می کنند از پیرمرد دهه شصتی که اول انتخابات را باخت و سپس اخلاق را؟!


نقل از روزگار

پاسخ به سامان عزیز

پاسخ به گفته های سامان


سلام سامان عزیز

1- عقیده ما که نه (چون ما با اعتقاد واقعی به اسلام خیلی فاصله داریم ) ولی معتقدیم اسلام حق مطلق است و هر اعتقادی وقتی که به سمت حق شدن سوق پیدا کند و اشکالاتش برطرف شود منجر به اسلام خواهد شد.

2-عقیده شما فرمودی نسبی است ، این اعتراف بزرگی است چرا که توان دفاع از هیچ یک از گزاره های اعتقادیت را از شما خواهد گرفت چرا که طرف مقابل می تواند همه گزاره های شما را به اتهام نسبی بودن رد کند.

3- اینی که حکومت می کند اسماً اسلام است و به گفته خود بزرگان نظام، ما در ابتدای پیاده کردن اسلام هستیم و نه تنها ما که امام علی و پیامبر (ص ) هم در شرایط سخت زمان خود نتوانستند این دستور العمل را کاملا اجرا کنند.

4- هر دین و مذهبی به اقتضای تعریفش از آزادی حق دارد از آزادی صحبت کرده و تعریف خود را ارائه کند و سایر تعاریف آزادی را نقد کند.

5-مردم ما بدنبال حکومت گرایش ها و مذاهب گوناگون در طول تاریخ در این دوره با رای بالا به نظام اسلامی رای دادند و حاکمیت آن را پذیرفتند.

6- حق نقد را همه دارند همانطور که در محافل علمی و نشریات تخصصی روزانه دهها مقاله در  بررسی آراء اسلام منتشر می شود و در واقع هم همین نقد ها و بررسی ها توانمندی اندیشه اسلامی را به این سطح از توانایی علمی رسانده است. اما  باید بین نقد و تخریب و توهین تفاوت جدی قائل شد.  آنچه بعضا در سایت ها و نشریات (خصوصا در دوره دولت قبل) حاکم بود بعضا توهین و تخریب و تقبیح بود به جای نقد علمی.

7- جواب عملکرد هر کس به عهده خودش است نه اسلام ،  هر کس به اعتقادات خود عمل می کند و این اسلام مظلوم است که هیج وکیل مدافعی ندارد تا به کسانی که به نامش کاری می کنند بگوید که عملکرد ها را به نام اسلام جا نزنند.

تا اینجا جواب صبحت های قبلی بود از اینجا جواب جوابهای شما به ما

1- اسلام یه باکس است یا یک پکیج یه یک بسته کامل که تمام آنچه برای کمال انسان (همان انسان نسبی) لازم است توسط نه من و نه شما و نه هر انسان دیگر (با سطح دانش محدود نسبت به شناخت واقعی انسان) که توسط خدای عالم و حکیم با اشراف کامل بر تمام زوایای روح و جسم انسان طراحی شده و در اختیارش گذاشته شده است. هر تهمتی به این ایدئولوژی از قبیل ناقص بودن ، قدیمی بودن ، یک جانبه بودن و سایر تهمت ها با توجه به طراح چیره دست آن وارد نیست و در بحث دقیق مردود خواهد شد.

2- بله اسلام حق مطلق است و هر دین و مذهب دیگری از نظر ما ناقص و رو به انحراف، و این نسخه نسخه کاملا درست زندگی بشر است. (چرایش بماند اگر پرسیدی بگویم) اگر بپذیرند سعادتمند هستند و اگر نپذیرند بدبخت خواهند شد (حتی اگر دنیای آبادی داشته باشند) ، هرچند کسانی که به اسلام اعتقاد ندارند حق زندگی و بهره مندی از امکانات جامعه را به عنوان انسان دارند. (مگر بر علیه نظام اسلامی دست به خشونت بزنند) ، اگر حضوری بحث می کردیم قول می دهیم که از مرحله جشن پتو فراتر نرویم J

3- اسلام یک مذهب ظاهری نیست که برادر، بسیاری از احکام اسلام شخصی هستند و مخفی. با زور شمشیر اگر در خیابان کسی تظاهر به اسلام کند نیازی نیست که در خلوت نماز بخواند. یا روزه اش را نگاه دارد. اسلامی که با زور حاکم شود هیچ گاه به نسل های بعد منتقل نخواهد شد اگر حتی سالها حکومت کند. مگر این همه غیر مسلمان در کشور ما دینشان را با زور شمشیر نگاه داشته اند. چرا در پی حمله مغول ما مغولیست نشدیم . آیا شمشیر مغول کند بود یا مردم دینشان را خود بدون فشار شمشیر برگزیده بودند. اصولا بحث حاکمیت اسلام با شمشیر در بین ایرانیان یک مغلطه تاریخی برای فرار از انتقال مسالمت آمیز ایرانیان از دین های قبل به اسلام است. شمشیر در ایران فقط به روی حاکمان کشیده شد و البته همان هم مورد تایید امام علی (در دوران عمر) نبود)، شما مسلمان زاده نیستی؟ که اینگونه آزادانه دین گذشتگانت را نقد می کنی و به دنبال یک انتخاب خوب می گردی؟ آنچه ممکن است به جبر نظام های حاکم و فرهنگ مردم از دین وارد زندگی افراد شود جز جلوه های ظاهری نیست. (مثل اسم، حجاب و سایر اعمالی که مشخصا جلوه اجتماعی دارند) بقیه دین (بلکه درصد بسیار بالایی از دین) مربوط به قلب و زبان و خلوت است که به راحتی قابل نپذیرفتن و عمل نکردن است.

4-عدم توسعه دین در مکه بخاطر فشار های کشنده قریش بود نه به خاطر شمشیر ،  و توسعه دین در مدینه دقیقا به خاطر انتخاب اهل مدینه بود (تاکید می کنم انتخاب)  و نه به خاطر شمشیر.  پیامبر به روی هیچ گروهی ابتدائاً شمشیر نکشید. (بار دیگر تاریخ را بخوانید)

5- تفکر منطقی به یک راه حل منجر می شود. هیتلر و چنگیز هم اگر مسیر درست تفکر را طی می کردند به نتیجه ای که رسیدند نمی رسیدند. تاکید می کنم تفکر اصولی منطقی نه فکر کردن برای ارضای اغراض و تمایلات نفسانی (مثل ناسیونالیسم و نازیسم هیتلر و کشورگشایی چنگیز)

7- اینکه هیچ عقیده ای جز تشیع درست نیست با اینکه هیچ عقیده ای جز تشیع حق اظهار نظر ندارد زمین تا آسمان فرق می کند. همه عقیده ها محترمند و حق اظهار نظر دارند ولی درست نیستند. (اینکه در حکومت چه اتفاق می افتد به اسلام ربطی ندارد)

11- شریعتی اعتقادات خودش را مطرح کرد و به نظر خودش جامعه را به راه راست هدایت کرد (که به نظر من هم همین کار را تا حدودی کرد) و این هیچ اشکالی ندارد.

12- اسرائیلیات ربطی به اسرائیل کنونی ندارد. در علوم اسلامی به احادیثی که توسط یهود (که در حکومت بنی امیه دارای مناصبی بودند) جعل و به مدد حکومت بنی امیه در جامعه نشر داده شده گفته می شود .

13-با قاطعیت می گویم اسلام تنها راه درست زندگی است ، ان الدین عند الله الاسلام (آل عمران آیه 19)

14- مقایسه کنید با جمعیت 3 نفری اسلام در سال اول بعثت و جمعیت کمتر از هزار نفری اسلام در هنگام هجرت و باز جمعیت میلیونی ادیانی نظیر بت پرستی و زرتشت و سایر ادیان معاصر پیامبر.

15-متاسفانه تصور شما از اسلام همان احکام اجتماعی است که 10 درصد اسلام هم نیست. آنچه باید اجرا شود و نمی شود 90 درصد اسلام است که شخصی است و انسانی را بناست بسازد که دستورات اجتماعی را درست اجرا کند.  غیبت از زنا بدتر است (الغیبه اشد من الزنا) ولی بسیاری از کسانی که با شنیدن زنا رگهای غیرتشان بر می آید به راحتی آب خوردن غیبت می کنند . و همینطور سایر اعمال

16-مطهری به عنوان اندیشمندی که یک دوره تغریبا کامل با ادبیات امروزی تمام اسلام را در کتابهایش تبیین کرده و تغریبا هیچ جا به انحراف نرفته است مثالی خوب برای یک اندیشمند مسلمان و مدافع اسلام راستین است. اینکه به قول شما اشتباه کرده یا ماله کشی و از این حرفها باید دقیقا بحث کنیم.

17- آنچه در جنگ ها بر سر ایرانیان و سایر ملتهای همسایه اسلام اولیه آمد مورد تایید امام علی نبود و ماحصل اسلام منحرف شده خلفا بود. امام علی کسی بود که وقتی شاهزاده ایرانی (شهربانو دختر یزدگرد) را به اسارت به مدینه آوردند برای فروش مقابل عمر ایستاد و از فروش او ممانعت کرد و (با توجه به شرایط آن روز) تنها کاری که توانست بکند این بود که به ایشان امکان انتخاب همسر را بدهد. (کاری که هنوز در کشور ما نتوانستیم در مورد دخترانمان انجام دهیم.) و شهربانو هم امام حسین جوان را به همسری برگزید. و به هیچ وجه اسیر نماند.

18- الحمد لله که در ایتالیا به دنیا نیامدم  و به این لطف خداوند شاکرم. چرا که در آنصورت پیدا کردن مسیر حق بسیار سخت می شد.