زَر نوشت

وبلاگی بیش نیست.

زَر نوشت

وبلاگی بیش نیست.

خاتمی آمد

فرمودیم:
ای کاش نمی آمدی ای دل
چون رای نمی آوری ای دل
بگذار که محمود بماند
بر پست رئیس جمهوری ای دل

ابیات یلدایی

شب یلدا اشعاری سرودیم در خدمت اخوی کل کلاً (از باب کَل کَل) که در نشر آن سستی شد تا الان.

جسارتا تقدیم می شود:


فرمودیم:

عمرتان سی هزار یلدا باد
بختتان سربلند و پایا باد
این شب سرد و برفی و تاریک
برشما گرم و شاد و گیرا باد
ارادتمندحسین

فرمود:

شب ما از شما دراز تراست

مثل دروازه هاکه بازتراست

توی این شهر بلبشو انگار

مرغ همسایه آه..غاز تراست


فرمودیم:

مرغ همسایه از چه غازتراست؟

چون که یلدایشان درازتراست؟
گربه شان بی حیاست انگاری
مشکل ازمرغ ماست انگاری
مرغتان غاز و گاو و اردک باد
شب یلدایتان مبارک باد

فرمود:

مرغمان گاو و غازمان اردک

هندوانه پیاز و سیب زردک

آه از دانه های خشک انار

فقنا ربناعذاب النار...


فرمودیم:

مرغ همسایه هایتان همه غازا

شب یلدایتان پر از فازا
بارالها بحق هشت و چهار
عمرشان را طویل تر سازا


فرمود:

گفتی ازفاز و فوزما امشب

یا که از ساز وسوز ما امشب

خورده ام بس که تخمه وآجیل

آوخ از گاز و ...ز ما امشب


و فرمودیم:

من مبادی خوب آدابم

ازخجالت الان ته آبم
چاره ای نیست من کم آوردم
نمره ات بیست من کم آوردم
ای به قربان گاز و ...زت غاز
وی خیابان و کوچه ات دلباز
مرغتان غاز و اسب و اردک باد
شب یلدایتان مبارک باد


با احترام